طفل معصوم

را زندگي كن

طفل معصوم

۳ بازديد

دانلود آهنگ عاشق از فتانه قطع كردم و دستي به عرق روي پيشونيم كشيدم. انگشتاي آرتا روي شونه م نشست: تا كي ميخواي خودتو اذيت كني؟ رها كن اين بازي مسخرتو. فقط چشم دوختم به چشمايي كه شبيه خودم بود: آرتا حوصله موعظه ندارم. خشمگين شد، اخم ميون ابروهاش دووند، رو برگردوند از من: وقتي خودت ميخواي توي اين باتلاق دست و پا بزني، من كاري نميتونم بكنم، فقط مطمئن باش وقتي برگشتيم تكليف اون دختر طفل معصومو روشن ميكنم. مچ آرتا رو به دست گرفتم و بلند شدم، دورش زدم و روبروش ايستادم، نفس نفس ميزدم: مريمو از زندگيم حذف نميكنم، ميگي خودخواهم؟ آره خودخواهم، ميگي نامردم؟ آره هستم اما نميذارم كسي مريمو از من دور كنه. مچشو از دستم بيرون كشيد، با دست گرد و خاك خيالي پيرهنمو تكوند: عملت از چيزي كه فكر ميكردم سنگينتره. چشم گرد كردم، ادامه داد: پاك عاشقش شدي داداش من. دست به روي سينم زد: اين بخاطر مريم ميتپه، خوب تو مخت فرو كن كه تو نميتوني بدون مريم زندگي كني. گوشيمو به دستم داد: برو به زندگيت برس، برو پيش مريمت و باهاش زندگيتو بساز. من هنوزم گيج بودم، خيلي از حرفا رو نمي فهميدم، من وقتي از مريم دور بودم هيچ چيز نمي فهميدم. ناليدم: معلومه چي براي خودت ميبافي؟ مگه قرار نبود اينجا كمكت كنم؟ عكس دونفري خودش و فرزانه رو به دست گرفت و به سمت كارتن ها رفت: تو اونقدر گيج و سربه هوا بودي كه نمي فهميدي احساست به مريم چيه. بايد ازش دور ميشدي تا به حست پي ببري. مريمم كه مطمئنم چندان سالمتر از تو به نظر نميرسه، وگرنه پيش قدم نميشد براي زنگ زدن، حتي اگه حرفي نزد، حتي اگه درخواستي نكرد، بايد بدوني كه اونم مثل تو دلداده. دلم لرزيد از تصور اينكه مريمم به من علاقه داره، تموم وجودم پر شد از حس شيرين زندگي. در كارتونو بست و چسبي به روش كشيد: برو فرودگاه شايد بليط براي امشبت پيدا كردي. فقط يادت باشه اگه الان اعتماد كردي، پاي اعتمادت تا آخر بمون. هيچ جاي زندگيت نذار شك وارد بشه، شك زندگيتو نابود مي كنه

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.